سفارش تبلیغ
صبا ویژن
این آگهی ارتباطی با نویسنده وبلاگ ندارد!
   

فراخ سینگى و بردبارى دست‏افزار سرورى است و سالارى . [نهج البلاغه]

تازه‌نوشته‌هاآخرین فعالیت‌هامجموعه‌نوشته‌هافرزندانم

[بیشتر]

[بیشتر]

[بیشتر]

[بیشتر]

در صفحه نخست می‌خوانید:  نامه مرحوم سیدمنیرالدین حسینی الهاشمی به امام ره - موانع طراحی ساختار حکومت دینی 11 - داستان ِ بانکدار 6 - فلسفه حجاب - 
سلول ِ تمدن + پنج شنبه 101 آذر 24 - 2:26 صبح

با توجه به مطالب " فلسفه خانواده" واحد تمدن یا سلول تمدن از نظر شما چیست؟

سلول را می‌شناسیم
نمی‌تواند بخشی از اجزا باشد
مثلاً ژن
ژن نمی‌تواند سلول باشد
زیرا جزء است
بدون سایر اجزا کار نمی‌کند
مثلاً الکترون
سلول ِ ماده نیست
اتم ولی هست
اتم می‌تواند سلول ماده باشد
چون کوچک‌ترین «دستگاه» است
تکرار می‌شود
الکترون و پروتون و نوترون اجزای سلول ماده هستند
چند اتم کنار هم کار می‌کنند
چند سلول کنار هم
ولی چند ژن در کنار هم
چند الکترون در کنار هم
کاری از آن‌ها بر نمی‌آید

در انسان هم همین
میتوکندری را سلول انسان نمی‌دانیم
چون به تنهایی کارآ نیست
کنار هسته و واکوئل و سیتوپلاسم است
غشا باید دورش باشد
تا بشود یک «دستگاه» کامل
واجد تمام آن‌چه آن را «حیات» می‌نامیم

جامعه چطور؟
سلول جامعه «فرد» است
در دنیای معاصر
چطور؟
از کجا؟
از این‌که وقتی بخواهی گواهینامه رانندگی بگیری
آن را به «تو» می‌دهند
کارت ملی را به «تو» می‌دهند
بانک برای «تو» حساب باز می‌کند
سر کار که می‌روی
دنبال شغل که باشی
رزومه «تو» را بررسی می‌کنند
نمرات و مدارک تحصیلی «تو» را
پس
سلول جامعه «فرد» است
در دنیای امروز

اما وقتی بروی خواستگاری
زن نمی‌دهند
به «تو»
اگر تنها باشی
در غرب شاید
در ایران خیر
باید پدر و مادر و عمه و خاله و مادر بزرگت هم باشند
پدر بزرگ هم اگر در قید حیات است
بدون آن‌ها «نیستی»
وجود نداری اصلاً
به حساب نمی‌آیی
پس «خانواده» می‌شود سلول
وقتی بحث از خواستگاری مطرح می‌شود

قدیم همه جا این‌طور بود
سر کار هم اگر می‌رفتی
استادکار از پدرت سراغ می‌گرفت:
«پسر کی هستی؟ بابات کیه؟ اهل کدام محلی؟ از کدام طایفه‌ای؟»
اگر اعتماد به پدرت نداشت
اگر پدرت خوشنام نبود
برای تو هم شغلی در کار نبود

در گذشته «خانواده» سلول بود
سلول «اقتصاد» بود
سلول «فرهنگ» بود
وقتی پدرت می‌بردت مکتبخانه
سلول حتی «سیاست» هم بود
تو حتماً شاه می‌شدی
اگر پدرت شاه بود
وزیر می‌شدی
اگر پدرت وزیر
آشپز دربار می‌شدی
اگر پدرت
شاعر ِ شاه بودی یا طبیب ِ شخصی وی
اگر پدرت
سیدحسن امامی امام جمعه تهران شد
از طرف شاه
چون فقط پدرش
با این‌که خودش فرانسه تحصیل کرده

در گذشته این‌طور
کسی با رأی‌گیری به قدرت نمی‌رسید
خانواده بود که حکومت می‌کرد
زن ِ شاه خودش شاه ِ زنان بود
مادر شاه هم یک شاه دیگر
فرزندان شاه هم شاه بودند
قدرت داشتند و قلدری می‌کردند
دستور می‌دادند و سروری
تمام فامیل و خویش و قوم شاه صاحب قدرت
چرا؟
چون «خانواده» سلول سیاست بود
خانواده پهلوی حکومت می‌کرد
نه شخص محمدرضا

حال درباره «تمدن»
سلول تمدن چیست؟
فرد است یا خانواده؟

اول باید بدانیم تمدن چیست
تمدن دیگر به معنای شهرنشینی نیست
مدنیّت
آن‌طور که لغت معنا می‌کند
تمدن معنای وسیع‌تری یافته
تمدن «موضوع» نیست
«وصف» شده
«جامعه» یک موضوع است
«فرد» یک موضوع است
تمدن «وصف» است
انسان متمدّن
جامعه متمدّن
فرهنگ متمدّن
سیاست متمدّن
منظور ما از «تمدّن» واقعاً چیست؟

ظاهراً درست اشاره می‌کند به «پیشرفت»
به توسعه
منظور از تمدن «نسبت توسعه‌یافتگی جامعه» است
جامعه در مسیر پیشرفت
در هر زمان
مرحله‌ای از تمدن
مفهومی «نسبی»
مفهومی «ربطی»
هدف ما نشان دادن «رتبه» است
یک جامعه نسبت به جامعه دیگر
ملتی به ملت دیگر

مفهوم وصفی دیگر «سلول» ندارد
اجزا دارد
چون خودش تک است
تعدّد ندارد
تمدن ایران‌زمین یکی بیشتر نیست
تمدن این مملکت است
این ملت و دولت
این تکرارپذیر نیست
خودش سلول خودش است
تمام خودش یک سلول واحد بزرگ

تمدن اجزا دارد
تمدن سیاست دارد
فرهنگ دارد
اقتصاد دارد
نظامیه دارد
قضائیه دارد
مقننه دارد
آموزش و پرورش دارد
بانک و بیمه دارد
تقسیمات شهری و روستایی دارد
برنامه دارد
بودجه دارد
ابزار دارد
صنعت
فناوری دارد
مراکزی برای پیشرفت دارد
همه این‌ها با هم
تمدن برآیند پیشرفت همه این نظامات در کنار هم است
در ارتباط با هم
ارتباطی تنگاتنگ
تأثیر و تأثّر

برای تمدن نمی‌شود سلول نام برد
چون وصف است
موضوع نیست
یک است
دو نیست
هر تمدنی برای خودش یک واحد است
به نظر این‌طور می‌رسد

اگر نظر متفاوتی دارید بفرمایید
اگر نقدی
اگر اشکالی در این بیان به نظر مبارک می‌رسد

تشکر


برچسب‌های مرتبط با این نوشته: مباحثه 267 - فرهنگ 89 -
<< مطلب بعدی: فلسفه حجاب
نوشته شده توسط: سید مهدی موشَّح نظرات شما ^

دوشنبه 103 آذر 5

امروز:  بازدید

دیروز:  بازدید

کل:  بازدید

برچسب‌های نوشته‌ها
فرزند عکس سیده مریم سید احمد سید مرتضی مباحثه اقتصاد آقامنیر آشپزی فرهنگ فلسفه خانواده کار مدرسه سفر سند آموزش هنر بازی روحانیت خواص فیلم فاصله طبقاتی دشمن ساخت انشا خودم خیاطی کتاب جوجه نهج‌البلاغه تاریخ فارسی ورزش طلاق
آشنایی
سلول ِ تمدن - شاید سخن حق
السلام علیک
یا أباعبدالله
سید مهدی موشَّح
آینده را بسیار روشن می‌بینم. شور انقلابی عجیبی در جوانان این دوران احساس می‌کنم. دیدگاه‌های انتقادی نسل سوم را سازگار با تعالی مورد انتظار اسلام تصوّر می‌نمایم. به حضور خود در این عصر افتخار کرده و از این بابت به تمام گذشتگان خود فخر می‌فروشم!
فهرست

[خـانه]

 RSS     Atom 

[پیام‌رسان]

[شناسـنامه]

[سایت شخصی]

[نشانی الکترونیکی]

 

شناسنامه
نام: سید مهدی موشَّح
نام مستعار: موسوی
جنسیت: مرد
استان محل سکونت: قم
زبان: فارسی
سن: 44
تاریخ تولد: 14 بهمن 1358
تاریخ عضویت: 20/5/1383
وضعیت تاهل: طلاق
شغل: خانه‌کار (فریلنسر)
تحصیلات: کارشناسی ارشد
وزن: 125
قد: 182
آرشیو
بیشترین نظرات
بیشترین دانلود
طراح قالب
خودم
آری! طراح این قالب خودم هستم... زمانی که گرافیک و Html و جاوااسکریپت‌های پارسی‌بلاگ را می‌نوشتم، این قالب را طراحی کردم و پیش‌فرض تمام وبلاگ‌های پارسی‌بلاگ قرار دادم.
البته استفاده از تصویر سرستون‌های تخته‌جمشید و نمایی از مسجد امام اصفهان و مجسمه فردوسی در لوگو به سفارش مدیر بود.

در سال 1383

تعداد بازدید

Xکارت بازی ماشین پویا X